مطمئنه گوش زد می کنه : «اینجاست که یک شب هزار شب میشه! »
اماره نیشخند می زنه : « چه حرفا! »
مطمئنه می گه : «هر چه هستی باز آی … امشب در توبه بازه »
اماره قیافه می گیره و میگه : « بارت انقدر سنگنیه که بخشیده نمی شه پس بی خیال!»
مطمئنه سینه جلو می ده که : «از رحمتش فقط ظالمان و جاهلان نا امید میشن »
اماره نعره می زنه :« اگه می خواد ببخشه همینجوریش هم می بخشه چرا این کارا؟ »
مطمئنه فریاد می زنه : « شب قدره ! قدر بدون »
اماره بیداد می کنه : « قدر و اختیار ؟ قدر و حق انتخاب؟»
همینطور بین این و اون در کشمکشی و نگران… نگران پشیمانی ها و نهیب های احتمالی لوامه!
عقل میاد وسط و میگه : « احتیاط شرط عقله. ضرری که نداره »
دستت رو می ذاری رو زانوت نیت می کنی بلند شی که مفصلهات رو هم ساییده میشن و اماره با مظلوم نمایی میگه : «حالا دو شب قدر دیگه هم تو راهه تازه اونام نشد عرفه ! خدا که می دونه نیتت خیره پس برو آروم سرت رو بذار رو بالش شب که « نومکم فیه تسبیح؛ خوابتون هم عبادته! » »
اما یک دفعه قطرات اشکت سرازیر میشه؛ دست خودت نیست انگار دعوتت کرده اند و … قطره قطره می باری و ذره ذره اماره آب میشه … اشک می شوید غبار از چشم دل … آگاهانه اختیار می کنی که انتخاب ها و اختیارهات را جهت بدی… بیمه شب قدر میشی …
عبادتت قبول
یَا أَیُّهَا الْعَزِیزُ مَسَّنَا وَأَهْلَنَا الضُّرُّ وَجِئْنَا بِبِضَاعَةٍ مُّزْجَاةٍ فَأَوْفِ لَنَا الْکَیْلَ وَتَصَدَّقْ عَلَیْنَا
(سوره مبارکه یوسف :آیه ۸۸)
تو این شبهای قدر همدیگه رو از دعا فراموش نکنیم
طنز کاری گریانم..بیا ای عاشق علی
یه جوری نوشتی که دل آدم میریزه