-
لذت دیدن ستاره ها
شنبه 23 آبانماه سال 1388 12:52
اگر تمام شب را برای از دست دادن خورشید گریه کنی لذت دیدن ستاره ها را هم از دست خواهی داد.
-
مادر
شنبه 23 آبانماه سال 1388 08:06
ساعت 3 شب بود که صدای تلفن , پسری را از خواب بیدار کرد...پشت خط مادرش بود..... پسر با عصبانیت گفت: چرا این وقت شب مرا از خواب بیدار کردی؟؟؟؟؟؟ مادر گفت:25 سال قبل در همین موقع شب تو مرا از خواب بیدار کردی..... فقط خواستم بگویم تولدت مبارک پسرم..... پسر از اینکه دل مادرش را شکسته بود تا صبح خوابش نبرد.....صبح سراغ...
-
راه بهشت
چهارشنبه 20 آبانماه سال 1388 11:03
مردی با اسب و سگش در جادهای راه میرفتند. هنگام عبور از کنار درخت عظیمی، صاعقهای فرود آمد و آنها را کشت. اما مرد نفهمید که دیگر این دنیا را ترک کرده است و همچنان با دو جانورش پیش رفت. گاهی مدتها طول میکشد تا مردهها به شرایط جدید خودشان پی ببرند. پیادهروی درازی بود، تپه بلندی بود، آفتاب تندی بود، عرق میریختند و...
-
سیگار و دعا
سهشنبه 19 آبانماه سال 1388 11:31
سیگار و دعا در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد: «فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟» ماکس جواب می دهد: «چرا از کشیش نمی پرسی؟» جک نزد کشیش می رود و می پرسد: «جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن هستم، سیگار بکشم.» کشیش پاسخ می دهد: «نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.» جک نتیجه را...
-
نوشته روی دیوار
یکشنبه 17 آبانماه سال 1388 13:38
مادر خسته از خرید برگشت و به زحمت زنبیل سنگین را داخل خانه کشید. پسرش دم در آشپزخانه منتظر او بود و می خواست کار بدی را که تامی کوچولو انجام داده، به مادرش بگوید. وقتی مادرش را دید به او گفت: «مامان! مامان ! وقتی من داشتم تو حیاط بازی می کردم و بابا داشت با تلفن صحبت می کرد تامی با یه ماژیک روی دیوار اطاقی را که شما...
-
زندگی و دوچرخه
یکشنبه 17 آبانماه سال 1388 11:37
زندگى کردن مثل دوچرخه سوارى است. آدم نمى افتد، مگر این که دست از رکاب زدن بردارد.
-
جوانه ای در کویر
یکشنبه 17 آبانماه سال 1388 08:15
-
قصه کسی که می خواست خودش باشد
شنبه 16 آبانماه سال 1388 12:49
قصه کسی که می خواست خودش باشد نویسنده: سانیتا سالگا بدین وسیله من رسماً از بزرگسالی استعفا می دهم و مسئولیتهای یک کودک دو ساله را قبول می کنم. می خواهم به یک ساندویچ فروشی بروم و فکر کنم که آنجا یک رستوران پنج ستاره است. می خواهم فکر کنم شکلات از پول بهتر است، چون می توانم آن را بخورم. می خواهم زیر یک درخت بلوط بزرگ...
-
دلیل داد زدن!!!
شنبه 16 آبانماه سال 1388 08:28
استادى از شاگردانش پرسید: چرا ما وقتى عصبانى هستیم داد میزنیم؟ چرا مردم هنگامى که خشمگین هستند صدایشان را بلند میکنند و سر هم داد میکشند؟ شاگردان فکرى کردند و یکى از آنها گفت: چون در آن لحظه، آرامش و خونسردیمان را از دست میدهیم. استاد پرسید: این که آرامشمان را از دست میدهیم درست است امّا چرا با وجودى که طرف...
-
شکل خدایی
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 13:08
لاینل واترمن داستان آهنگری را می گوید که پس از گذراندن جوانی پر شر و شور تصمیم گرفت روحش را وقف خدا کند سالها با علاقه کار کرد به دیگران نیکی کرد اما با تمام پرهیزگاری در زندگیش چیزی درست به نظر نمی آمد حتی مشکلاتش به شدت بیشتر می شدند. یک روز عصر دوستی که به دیدنش آمده بود و از وضعیت دشوارش مطلع شد گفت واقعا عجیب است...
-
ماجرای خرما از کرگی دم نداشت چیست؟
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 11:11
مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده . مساعدت را ( برای کمک کردن ) دست در دُم خر زده قُوَت کرد ( زور زد ) . دُم از جای کنده آمد. فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !” مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت. خود را به خانه ایی درافکند. زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل...
-
فقر
چهارشنبه 13 آبانماه سال 1388 07:55
روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید: نظرت در مورد مسافرتمان چه بود؟ پسر پاسخ داد: عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟...
-
پروژه دانشجویی
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 11:55
با تشکر از رویا که این مطلب را برایم فرستاده دانشجویی که سال آخر دانشکده خود را میگذراند به خاطر پروژهای که انجام داده بود جایزه اول را گرفت.او در پروژه خود از 50 نفر خواسته بود تا دادخواستی مبنی بر کنترل سخت یا حذف اده شیمیایی «دی هیدورژن مونوکسید» توسط دولت را امضا کنند و برای این درخواست خود، دلایل زیر را عنوان...
-
بدون شرح
سهشنبه 12 آبانماه سال 1388 11:39
-
و خداوند زن را آفرید
دوشنبه 11 آبانماه سال 1388 13:52
شاز هنگامی که خداوند مشغول خلق کردن زن بود، شش روز می گذشت. فرشته ای ظاهر شد و عرض کرد : « چرا این همه وقت صرف این یکی می فرمایید ؟ » خداوند پاسخ داد : « دستور کار او را دیده ای ؟ » او باید کاملا" قابل شستشو باشد، اما پلاستیکی نباشد. باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی باشند. باید بتواند با...
-
راز ثروتمند شدن یک زن!
یکشنبه 10 آبانماه سال 1388 07:37
یک روز خانم مسنی با یک کیف پر از پول به یکی از شعب بزرگترین بانک کانادا مراجعه نمود و حسابی با موجودی 1 میلیون دلار افتتاح کرد . سپس به رئیس شعبه گفت به دلایلی مایل است شخصاً مدیر عامل آن بانک را ملاقات کند و طبیعتاً به خاطر مبلغ هنگفتی که سپرده گذاری کرده بود ، تقاضای او مورد پذیرش قرار گرفت . قرار ملاقاتی با مدیر...
-
هر چه خدا بخواهد
شنبه 9 آبانماه سال 1388 10:24
هر چه خدا بخواهد سالهای بسیار دور پادشاهی زندگی می کرد که وزیری داشت. وزیر همواره می گفت: هر اتفاقی که رخ می دهد به صلاح ماست. روزی پادشاه برای پوست کندن میوه کارد تیزی طلب کرد اما در حین بریدن میوه انگشتش را برید، وزیر که در آنجا بود گفت: نگران نباشید تمام چیزهایی که رخ میدهد در جهت خیر و صلاح شماست ! پادشاه از این...
-
پادشاهی که خوشبخت نبود
چهارشنبه 6 آبانماه سال 1388 08:26
در روزگار قدیم، پادشاهی زندگی می کرد که در سرزمین خود همه چیز داشت: جاه و مقام، مال و ثروت، تاج و تخت و همسر و فرزندان. تنها چیزی که نداشت خوشبختی بود و با این که پادشاه کشور بزرگی بود به هیچ وجه احساس خوشبختی نمی کرد. پادشاه یکی از روزها تصمیم گرفت مأموران خود را به گوشه و کنار پایتخت بفرستد تا آدم خوشبختی را بیابند...
-
شعری طنز در مورد امام رضا با لهجه مشهدی
دوشنبه 4 آبانماه سال 1388 11:14
می توانید فیلم شعر خوانی قاسم رفیعا را از لینک زیر ببینید http://www.aviny.com/clip/emam_va_rahbari/sher_khani_87/ghasem_rafia.wmv
-
گرسنگی کودک و کرکس
یکشنبه 3 آبانماه سال 1388 07:48
کودک آفریقایی در حال مرگ آ یا این عکس را می شناسید؟ عکسی که در سال 1994 گرفته شد و تمام دنیا را در شوک فروبرود! این عکس که در آن یک لاشخور منتظر مرگ یک کودک است سمبل گرسنگی آفریقا شد. در آنزمان دهها هزار آفریقایی در سومالی از گرسنگی مرده بودند. عکس در سال 94 تنها در یک کیلومتری کمپ امداد سازمان ملل توسط روزنامه نگاری...
-
بدون شرح
چهارشنبه 29 مهرماه سال 1388 11:13
-
گنجشک و خدا
سهشنبه 28 مهرماه سال 1388 13:21
گنجشک و خدا روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت.فرشتگان سراغش را از خدا می گرفتند و خدا هر بار به فرشتگان این گونه می گفت: می آید من تنها گوشی هستم که غصه هایش را می شنوم و یگانه قلبی ام که دردهایش را در خود نگه می دارم. سرانجام گنجشک روی شاخه ای از درخت دنیا نشست.گنجشک هیچ نگفت و خدا لب به سخن گشود با من بگو از آن چه...
-
نقاط قوت یا نقاط ضعف؟!
دوشنبه 27 مهرماه سال 1388 08:13
از نقاط ضعف خود، به عنوان نقاط قوت استفاده کنیم کودک ده ساله ای که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد؛ استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه ها...
-
بدون شرح
یکشنبه 26 مهرماه سال 1388 11:15
-
پاییز
شنبه 25 مهرماه سال 1388 08:00
وقتی برگهای پاییز رو زیر پاهات له میکنی یادت باشه روزی بهت نفس هدیه می کردن .....
-
بدون شرح
پنجشنبه 23 مهرماه سال 1388 08:28
-
آموخته های زندگی
پنجشنبه 23 مهرماه سال 1388 08:16
آموخته ام که: عشق مرکب حرکت است نه مقصد حرکت آموخته ام که: این عشق است که زخمها را شفا می دهد نه زمان آموخته ام که: بهترین کلاس درس دنیا کلاسی است که زیر پای خلاق ترین فرد (خالق یکتا) است آموخته ام که: مهم بودن خوب است ولی خوب بودن از آن مهمتر آموخته ام که: تنها اتفاقات کوچک زندگی است که زندگی را تماشایی می کند آموخته...
-
قورباغه را قورت بده
دوشنبه 20 مهرماه سال 1388 11:10
برداشتی از کتاب برایان تریسی 21 روش عالی برای غلبه بر تنبلی و انجام بیشترین کار در کمترین زمان. در این کتاب مهمترین و سخت ترین کار در زندگی به قورباغه ای تشبیه شده که شما مجبورید در هر حال آن را بخورید.همان کاری که اگر همین الان فکری به حالش نکنید به احتمال زیاد برای انجام آن تنبلی خواهید کرد. به قول قدیمی ها اگر قرار...
-
چشم ها را باید شست.....
دوشنبه 20 مهرماه سال 1388 08:12
از گورخری پرسیدند : تو سفیدی ؛ راه راه سیاه داری ؟، یا اینکه سیاهی راه راه سفید داری؟ گورخر به جای جواب دادن پرسید: تو خوبی فقط عادتهای بد داری؟ یا بدی و چندتا عادت خوب داری؟ ساکتی بعضی وقتها شلوغ میکنی ؟، یا شیطونی و بعضی وقتها ساکت میشی؟ ذاتا خوشحالی بعضی روزها ناراحتی ؟ ، یا ذاتا افسردهای و بعضی روزها خوشحالی؟...
-
نابودی زمان
یکشنبه 19 مهرماه سال 1388 10:32
دوستان فراوان نشان دهنده کامیابی در زندگی نیست ، بلکه نشان نابودی زمان ، به گونه ای گسترده است.